in

بی نظیربی نظیر

زندگینامه استاد شهریار

بیوگرافی استاد شهریار

استاد شهریار از سرشناس ترین شاعران معاصر است که اشعار بسیار زیبایی در قالب های متنوع سروده است. زندگینامه استاد شهریار را اکثرا به عنوان داستان عاشقی می دانند که بخاطر عشق به محبوب، از پزشکی انصراف داده و شاعر شده. ولی مهمترین مطلب، آثار و عواقب این عشق در زندگینامه استاد شهریار است. در این مقاله با دیگر ابعاد زندگی این شاعر بزرگ تبریزی آشنا خواهیم شد و آثار ارزشمندش را با هم مرور می کنیم.

زندگینامه شخصی استاد شهریار

سید محمد حسین بهجت تبریزی ملقب به شهریار، در 11 دی ماه سال 1285 و در بازراچه میرزا نصرالله تبریزی و محله چای کنار تبریز، بدنیا آمد. پدرش حاج میر آقا خشگنابی، از بزرگان ادب دوران خود بود و خانواده ای متدین و اهل فضل داشت. شهریار را پس از تولد، بدلیل شیوع بیماری در شهر، به روستای اجدادی خود با نام خشگناب فرستادند.

حیدربابا در زندگینامه استاد شهریار

خشگناب از روستاهای شهر بستان آباد، واقع در آذربایجان شرقی است. کوه حیدربابا این روستا را می توان از اثرگذارترین اماکن در شکوفایی استعداد استاد شهریار در شاعری دانست. شهریار در شعر حیدربابا یه سلام، این کوه کوچک را خطاب قرار داده و به توصیف مردم و طبیعت آن دیار می پردازد.

آغاز شاعری شهریار

اولین شعر استاد شهریار به 4 سالگی او بازمی گردد که در اصل دوران کودکی خود را به زبان آذری و به شیوه ای زیبا بیان می کند. اگرچه نخستین شعرهای استاد شهریار به زبان فارسی بودند؛ ولی هربار که آن اشعار را برای مادرش می خواند، او نیز به شهریار طعنه می زد که کاش اشعاری به زبان مادری می سرودی که من هم متوجه بشم. این موضوع شوق شهریار به سرودن اشعار با زبان آذری را تقویت کرد.

شهریار دوران کودکی اش را در روستا گذراند و تعطیلات اولیه خود را در مدارس متحده، فیوضات و متوسطه تبریز سپری کرد و با قرائت و نوشتن زبان های ترکی، فارسی و عربی آشنا شد.

داستان عاشقی استاد شهریار

عشق استاد شهریار

شهریار در سال 1300 و پس از پایان سیکل، به تهران آمد و در مدرسه دارالفنون مشغول به تحصیل شد و پس از آن در رشته پزشکی فعالیت علمی خود را ادامه داد. در اوایل تحصیل در رشته پزشکی، عاشق دختری با نام ثریا شد. ثریا دختر «عبدالله امیر طهماسبی» بود. این دو نفر چند سال با یکدیگر نامزد بودند ولی در نهایت این وصلت به سرانجام نمی رسد و ثریا با شخصی دیگر ازدواج می کند.

استاد شهریار آخرین ترم های پزشکی را می گذارند و حتی دوره های انترنی و اکسترنی را نیز گذرانده بود. اما شکست عشقی و دیگر مسائل شخصی، به یکباره شهریار را از ادامه تحصیل مایوس کرد و حتی اصرار دوستانش او را از این تصمیم بازنداشت.

شهریار در تهران با بزرگانی هم چون محمد تقی بهار و عارف قزوینی رابطه دوستی و هم نشینی داشت و در سالهای بعد نیز به هوشنگ ابتهاج و نیما یوشیج نزدیک تر شد. از دیگر دوستان صمیمی شهریار، ابوالقاسم شیوا متخلص به «شهیار» بود که در سال 1308، اولین کتاب شهریار را منتشر کرد.

کار در ارگان های دولتی

جوانی استاد شهریار

شهریار پس از ترک پزشکی، به کارهای دولتی مشغول شد. از سال 1314-1310 و به مدت چهار سال در اداره ثبت و احوال نیشابور و مشهد کار کرد و در سال 1315 به تهران بازگشت و در بانک کشاورزی مشغول به کار شد. در ادامه نیز از تهران به تبریز انتقالی گرفت و تا بازنشسته شدن، در سرزمین مادری خود خدمت کرد. در مدتی که شهریار در خراسان بود، پدرش در سال 1313 درگذشت.

شهریار مشغول سرودن اثر مشهور خود با نام حیدر بابا یه سلام بود، که در سال 1331 مادرش را از دست داد. یکسال بعد از فوت مادر، او با «عزیزه عبد خالقی» ازدواج کرد. عزیزه خانم، نوه ی عموی شهریار بود و حاصل این ازدواج دو دختر با نام های شهرزاد و مریم، و پسری با نام هادی شد.

زندگینامه استاد شهریار مربوط به زمان های حکومت قاجار، پهلوی و جمهوری اسلامی بود و او پس از پیروزی انقلاب و با توجه به عقاید مذهبی که داشت، در مدح نظام جمهوری اسلامی ایران اشعاری را سرود. شهریار در سن 83 سالگی و زمانی که زندگانی خود را در کوهستان های آذربایجان بسر می برد، در تاریخ 27 شهریور 1367 درگذشت و بنا به وصیت خودش، در مقبره الشعرای تبریز دفن شد.

زندگینامه هنری شهریار

شعر مهم ترین بخش زندگینامه استاد شهریار است. قدرت برقراری ارتباط با طبیعت، عاشقی و اعتقاد به باورهای دینی را می توان منشا تراوش شعرهای بی نظیر شهریار دانست. شهریار علاوه بر شاعری، به موسیقی و خوشنویسی نیز علاقه داشت. سه تار می زد و نسخ و نستعلیق کار می کرد و حتی در زمینه کتابت قرآن نیز فعالیت داشت.

شهریار شیفته حافظ بود و این موضوع را براحتی می توان در اشعارش حس کرد. شعرهای او در قالب های مختلف قصیده، مثنوی، قطعه، رباعی، شعر نیمایی و غزل سروده شده؛ ولی جنس غزلیات او متمایز از دیگر آثارش است. در ادامه اشعار این شاعر بزرگ را بر اساس محتوا تقسیم بندی می کنیم.

حیدربابا یه سلام، مهمترین اثر در زندگینامه استاد شهریار

حیدربابا یه سلام

یکی از آثار برجسته استاد شهریار، شعر حیدربابا یه سلام است. این شعر به زبان آذری بوده و وسعت گردش آن بی نظیر است؛ به طوری که از دوردست ترین کوره ده ها، تا کشورهای دیگر پیش رفته و با جان و دل مردم عجین شده.

شهریار جزو آن دسته شاعرانی است که شرح حال و خاطرات زندگی اش را می توان از اشعارش درک کرد. شعر حیدربابا یه سلام در واقع جزو همان دسته شعرهای اوست که روایتگر زیبایی و اصالت روستا بوده و شهریار در این شعر ما را به فضای زندگی خود در کنار کوه حیدربابا و روستای خشگناب می کشاند. این شعر به زبان ترکی آذربایجانی بوده و تاکنون به بیش از 80 زبان زنده دنیا ترجمه شده است.

غزلیات عاشقانه استاد شهریار

غزل استاد شهریار

مطلب مرتبط : زندگینامه سعدی

شهریار عاشق بود و این دل عاشق او بود که هنگام سرودن غزلیات زیبا، قلم به دست می گرفت و از حال و هوای دلداده سخن می گفت. بخش اعظم دیوان شهریار را غزل تشکیل می دهد. بهترین اشعار غزل شهریار، به دوران جوانی و عاشقی او برمی گردد. شهریار عشقی آتشین داشت؛ ولی این عشق را در اصل زمینه سازی برای وصال به عشق اصلی و الهی خود می داند.

از مهمترین شعرهای دوران عاشقی می توان به غزلهای پروانه در آتش، بوی پیراهن و ماه سفر کرده اشاره کرد. هوشنگ ابتهاج که از دیگر دوستان شهریار بود و لقب سایه را دارد، از عشق شهریار این چنین تعریف می کند که : شهریار در فراغ یار خود غزل های بسیار سروده و حتی چندین سال بعد ازدواج و در سیزده بدر او را از دور دید می زده و غزل معروف «گوهر فروش» را در آن هنگام سروده است.

عشق و آزادگی و حسن و جوانی و هنر         عجبا هیچ نیرزید که بی سیم و زرم

هنرم کاش گره بند زر و سیمم بود               که به بازار تو کاری نگشود از هنرم

سیزده را همه عالم به در امروز از شهر       من خود آن سیزدهم کز همه عالم به درم

تا به دیوار و درش تازه کنم عهد قدیم          گاهی از کوچه معشوقه خود می گذرم

تو از آن دگری رو که مرا یاد تو بس         خود تو دانی که من از کان جهانی دگرم

از دیگر غزلیات معروف شهریار می توان به شعر «آمدی جانم به قربانت ولی حالا چرا» اشاره کرد. این غزل زیبا مربوط به زمانیست که شهریار در پیری، معشوق خود را باری دیگر زیارت می کند.

اشعار عارفانه شهریار

همای رحمت استاد شهریار

در لابه لای غزلیات عاشقانه و اشعار ناب شهریار، عشقی ماورا از جهان مادی دیده می شود؛ عشق به پیامبر اکرم (ص) و اهل بیت ایشان. خانواده شهریار مذهبی بودن و عمق این تعلقات دینی را می توان در سراسر زندگینامه استاد شهریار و اشعارش یافت.

 شهریار در اشعارش به وصف عظمت پیامبر اکرم (ص) و نام مبارک ایشان اشاره دارد و در اشعاری دیگر به وصف امیرالمومنین و جان فشانی امام حسین (ع) می پردازد. شعر معروف «علی ای همای رحمت» را می توان نمونه ای بی نظیر از این دسته دانست که در آن شاعر تمام ویژگی ها و شخصیت امام علی (ع) را در قالب غزلی زیبا بیان می کند.

از دیگر اشعار عارفانه شهریار می توان به غزل های وحشی شکار، یوسف گمگشته و نای شبان را نام برد. او هم چنین در وصف پدر و مادر خود نیز اشعار زیبایی به زبان ساده دارد.

تخلص استاد شهریار

شهریار

شهریار در اوایل جوانی و آغاز شاعری، تخلص بهجت را داشت؛ اما پس از سال 1300 به وی تخلص «شیوا» را دادند. از سویی دیگر استاد شهریار شیفتگی خاصی نسبت به حافظ داشت و به همین دلیل جهت یافتن تخلصی بهتر، وضو گرفت و پس از نیت، تفالی در دیوان حافظ زد و شعر زیر آمد :

غم غریبی و محنت چو برنمی تابم              روم به شهر خود و شهریار خود باشم

دوام عمر او ز ملک او بخواه زلطف حق حافظ              که چرخ این سکه دولت به نام شهریار زدند

او در اصل تقاضای تخلصی درویشانه از حافظ را داشت، ولی به حرمت حافظ تخلص شهریار را که دو بار در شعر آمده بود را پذیرفت. در تقویم شمسی کشور ما روز 27 شهریور هر سال را به افتخار استاد شهریار با نام روز ملی شعر و ادب ایرانی نام گذاری کرده اند.

امیدوارم از مطالعه زندگینامه استاد شهریار لذت برده باشین…در قسمت نظرات منتظر پیشنهادات سازنده شما هستیم.

1 دیدگاه

نظر بده
  1. استادشهریاریکی ازبی مانندترین غزل سرایان معاصرندشیفتگی خاصی نسبت به شخصیت واشعارناب ایشون دارم.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

نویسنده: کیوان چوگلی

سلام.کیوان هستم، کارشناسی ارشد ریاضیات مالی و علاقمند به مباحث سرمایه گذاری در اوراق بهادار و بورس می باشم..به نویسندگی و نوشتن علاقمند هستم و همیشه در پی یادگیری مطالب جدید ...با نظرات خود بنده و تیم بلاگر نت نظر را دلگرمی دهید..