خشونت خانگی یک بلای جهانی است و علاوه بر جنبه های انسانی و حقوق بشری، یک مشکل عمده سلامت به حساب می آید و عواقب جسمی، روانی و حتی اجتماعی آن می تواند بر خانواده و زنان اثرات نامطلوبی ایجاد کند و پنهانی ترین نوع خشونت است. قربانیان خشونت خانگی از هر سن و از هر قشری خواهد بود و اولین قدم برای برطرف کردن آن، اقرار به آن است. در حالی که اکثر افراد آن را انکار می کنند و سعی در مخفی کردن آن دارند. در ادامه بیشتر با این نوع آزار و اذیت آشنا خواهیم شد.
خشونت خانگی یک آسیب اجتماعی
طبق نظریه روانشناسان، خشونت خانگی به عنوان یک آسیب اجتماعی ریشه در اتفاقات و تجربه های بد و تلخ گذشته افراد دارد. در حالی که طبق گفته جامعه شناسان در جوامع سنتی و اصیل، باور های سنتی در ایجاد خشونت خانگی بی تاثیر نیست. بیشترین میزان خشونت در جهان علیه کودکان است.
دومین خشونت خانگی رایج نسبت به زنان توسط مردان انجام می گیرد.اما مردان نیز می توانند مورد خشونت قرار گیرند. خشونت خانگی پیشینه ای طولانی دارد و در هر جامعه ای دیده می شود و یک معضل اجتماعی است. به همین دلیل است که سازمان بهداشت جهانی تمام تلاش خود را برای مبارزه با این آسیب اجتماعی به کار گرفته است تا از اثرات نامطلوب آن کم کند. آزار و اذیت خانگی اغلب با تهدید های زبانی آغاز می شود و به خشونت کشیده می شود. خشونت خانگی انواع مختلفی دارد که در ادامه با چهار نوع از آن آشنا خواهیم شد.
انواع خشونت خانگی
خشونت جسمی
هر نیروی فیزیکی که علیه شما انجام گیرد و سبب آسیب دیدگی در شما شود، خشونت و آزار جسمی خواهد بود که زنان بیشتر قربانی این نوع خشونت هستند. این در حالی است که اکثر آن ها از گفتن وجود این نوع خشونت در خانواده خود خودداری می کنند و در بیشتر مواقع کم کاری خود را در انجام امور خانوادگی مقصر می دانند. یا به خاطر فرزندانشان سکوت را بهترین راه حل میدانند.
خشونت کلامی
خشونت فقط خشونت جسمی نیست و بیشتر زنان آن را تجربه کرده اند، در حالی که خود از آن بی خبر هستند چون آن ها فقط خشونت جسمی را خشونت خانگی می دانند. خشونت خانگی فقط کتک زدن نیست، بلکه فحاشی کردن و مقایسه تحقیرآمیز زن با زنان دیگر نیز جزء خشونت خانگی است. معمولا افرادی که خشونت جسمی را تجربه می کنند، پیش از آن خشونت کلامی را نیز تجربه کرده اند.
خشونت جنسی
هر حالتی که مجبور به رابطه جنسی ناخواسته، تحقیرآمیز و غیرایمن شود، خشونت جنسی خواهد بود. رابطه جنسی اجباری، حتی با همسر نیز خشونت خانگی و تجاوز محسوب میشود. خشونت جنسی را شاید بتوان نامریی ترین نوع خشونت دانست. خشونتی که زمینه گسترش آن را نامریی کردن روابط جنسی زنان تشکیل می دهند. مسئله ای که در خانواده و جامعه کمتر زمینه ای برای بحث دارد.
خشونت عاطفی و روانی
خشونت روانی، رایج ترین نوع خشونت خانگی است. شاید فکر کنید که آزار و اذیت ناشی از خشونت جسمی خیلی عمیق تر از خشونت عاطفی و روانی باشد، چون احتمال دارد خشونت فیزیکی زخم های ظاهری ایجاد کند و کار را به بیمارستان بکشاند. اما زخم ناشی از خشونت عاطفی درونی و عمیق تر است و فرد از درون نابود می شود.
تشخیص نشانههای هشدارآمیز
۱- کمبود اعتماد به نفس
تعداد زیادی از افراد که مورد خشونت و آزار و اذیت خانگی قرار می گیرند، در گذشته با وجود اینکه اعتماد به نفس زیادی داشتند و فردی اجتماعی بوده اند، ناگهان به فردی منزوی و فراری از افراد تبدیل می شود و به دلیل نداشتن اعتماد به نفس، از حضور در اجتماعات دوری می کنند و نوعی بی ارادگی و ناتوانی در روابط این افراد وجود دارد. فرد قربانی در اکثر اوقات تصور می کند که نمی تواند به تنهایی از پس کارهایش برآید و قربانی بودن را به عنوان بخشی از زندگی اش می پذیرد.
۲- زخم ها و بهانه ها
در بیشتر مواقع، افرادی که مورد خشونت قرار می گیرند روی بدنشان جای زخم و ضربه وجود دارد و اکثر اوقات با بهانه های مختلف آن را بی اهمیت جلوه می دهند، یا از عینک آفتابی استفاده می کنند و لباس های پوشیده تر می پوشند.
۳- انزوا و کنترل
افراد بزرگسالی که خشونت خانگی را تجربه می کنند اغلب تنها هستند. همسر این افراد به شدت آن ها را کنترل می کند. فردی که مورد خشونت خانگی قرار می گیرد در بیشتر مواقع از دیدار با افراد دیگر دوری می کند و یا در صورت حضور همسرش حاضر به ملاقات می شود. این افراد هیچ استقلالی برای خرج کردن پول خود، رفتن به سرکار، رفتن به دانشگاه ندارند و اعتماد به نفسشان به شدت پایین است. برای مثلا هنگام حرف زدن نمی توانند تماس چشمی برقرار کنند و موقع حرف زدن به زمین یا جای دیگر خیره می شوند.
۴- غیبت در دانشگاه یا محل کار
گاهی اوقات فردی که مورد خشونت و آزار و اذیت خانگی قرار می گیرد به علت آن که دچار آسیب روحی یا جسمی شدیدی شده است از حضور در دانشگاه یا محل کار خود امتناع می کند یا با تاخیر حضور پیدا می کند.
۵- رفتاری تهاجم آمیز و منفعل
گاهی اوقات افرادی که مورد خشونت قرار گرفته اند به جای اینکه با دیگران درباره خواسته های خود حرف بزنند، چیزی می گویند و بعد خشم و عصبانیت خود را با رفتاری تهاجم آمیز بروز می دهند.
۶- ترس از جر و بحث
تعدادی از افرادی که مورد خشونت قرار گرفته اند، هنگام بحث با دوستان، آشنایان و خویشاوندان دچار ترس و اضطراب می شوند و به جای بحث، حرف طرف مقابل خود را می پذیرد و از خود دفاعی نمی کند حتی اگر حق با او باشد.
۷- اضطراب و استرس
بیشتر وقت ها افرادی که خشونت خانگی را تجربه کرده اند، دچار اضطراب و استرس می شوند و مواردی مانند کم خوابی، گرگرفتگی و دردهای مزمن شکم از مشکلاتی هستند که به دلیل اضطراب و استرس بروز می کنند.
۸- تغییر شخصیت
ممکن است فردی که در قبل بسیار اجتماعی بود و با همه رابطه دوستانه برقرار می کرد، در حضور فردی که او را مورد خشونت قرار داده است بسیار ساکت و سر به زیر شود. این تغییر رفتار و شخصیت او به آن دلیل است که کم حرف بودن را به بازخواست شدن در آینده ترجیح می دهد.
راهکار های ارایه شده برای مقابله با خشونت خانگی
۱- افزایش آگاهی عمومی
نکته اول برای پیشگیری از خشونت خانگی، افزایش آگاهی از این مشکل و ایجاد هنجار های اجتماعی است. تا زمانی که مردم یک جامعه با خشونت خانگی و آسیب های ناشی از آن آشنا نباشند نمی توان برای مقابله با آن راهکاری ارایه کرد. فعالیت های فرهنگی و آموزشی مهم ترین راه پیشگیری از خشونت است. خشونت اغلب موضوعی خصوصی تلقی می شود و افراد از بحث درباره آن پرهیز می کنند اما خانواده ها باید در موقعیت های مناسب در مورد آن صحبت کنند تا دیدگاه عموم نسبت به آن وسیع تر شود و حل مشکل آسان تر شود. ارتقای آگاهی عمومی باعث می شود مردم به گونه ای دیگر درباره خشونت بیاندیشند و راهکارهایی برای مقابله با آن بیابند.
۲- اقدام قانونی
تدوین قوانین جدید جهت پیشگیری و برطرف کردن خشونت خانگی، بررسی قوانین مدنی و کیفی، تشدید مجازات مردانی که علیه زنان به اعمال خشونت می پردازند، تشکیل دادگاه های خاص خشونت علیه زنان و کودکان از جمله اقدامات قانونی زمینه کاهش و پیشگیری خشونت خانگی است. صاحب نظران و کارشناسان معتقدند با اصلاح قوانین خانواده در جهت رفع نابرابری های زن و مرد در جامعه و خانواده و معقول کردن حق مهریه، می توان تا حدودی از بروز این خشونت جلوگیری کرد.
۳- آموزش زوج ها
آموزش زن و مرد بهتر است قبل از ازدواج صورت گیرد. آموزش مهارت هایی همچون: توانایی حل مسئله، احترام به همسر، روش مذاکره، چگونگی ارتباط با همسر و توجه به نیازهای او می تواند از بروز مشکلات که شاید به خشونت خانگی ختم شود، جلوگیری کند. خشونت خانگی نیز مانند بیشتر مسائل دیگر باید قبل از ازدواج به زوج ها آموزش داده شود تا از مشکلات احتمالی جلوگیری شود.
۴- آموزش کودکان
در حالت کلی کودکان دوست دارند از بزرگتر ها و مخصوصا پدر و مادر خود الگو بگیرند. به همین دلیل تجربه خشونت و درگیری در بین پدر و مادر ها در کودکی، ممکن است در بروز خشونت خانگی در بزرگسالی منجر شود. پس پدر و مادرها می توانند با ایجاد روابط محبت آمیز و به دور از خشونت با کودکان، آن ها را از رفتار های خشونت آمیز در آینده و در محیط خانواده دور کنند.
۵- مراجعه به مشاور
با کمک گرفتن از یک مشاور با تجربه و مشورت با او در زمینه مقابله با خشونت خانگی، تا حد زیادی می توان از بروز این مشکل جلوگیری کرد. روانشناسان با طرح راهکارها و آموزش های مختلف به شما کمک می کنند.
جمع بندی پایانی:
در پایان باید گفت که بیشتر افراد به دلایلی همچون ترس از آبرو، طلاق و ترس از آینده فرزندانشان راضی به فاش کردن خشونت حاکم بر خانواده خود نمی شوند که طلاق اصلی ترین دلیل مخفی کردن خشونت خانگی است و دلیل آن نیز فرزندانشان است به همین دلیل در بیشتر مواقع سکوت می کنند. به علت آن که خشونت خانگی تنها خشونت فیزیکی تلقی شده و از طریق پزشکی قانونی مورد تایید است، برای حل انواع دیگر خشونت معمولا تدابیری اندیشیده نمی شود و اثبات آن سخت است. در صورتی که مشکوک به سوء استفاده یا خشونت خانگی یکی از اطرافیان خود هستید. تا حد امکان به او کمک کنید.
کلام آخر:
این مطلب با هدف آشنایی بیشتر شما با پنهانی ترین نوع خشونت و انواع آن، یعنی خشونت خانگی تهیه شد. از مطلب آزار جنسی چیست؟ نیز دیدن کنید تا از این نوع خشونت نیز به طور کامل آگاهی یابید.