کیوان چوگلی همه ما در زندگی خواسته هایی داریم که به دلیل شرایط و اتفاق های مختلف، هنوز به آن ها دست پیدا نکرده ایم. خواسته هایی که اگر تلاشی برای رسیدن به آن ها انجام ندهیم، به چیزی جز حسرت تبدیل نخواهند شد. حسرت یکی از بدترین احساس هایی است که هر انسانی قبل از مرگ می تواند آن را تجربه کند. مهمترین حسرت های انسان قبل از مرگ با توجه به نیازها و شخصیت هر فرد ممکن است متفاوت باشند.
حسرت هایی همچون خواندن یک کتاب، حسرت گرفتن یک تصمیم اشتباه، حسرت از دست دادن زمان و غیره. اما واقعا مهمترین حسرت های انسان قبل از مرگ چه چیزهایی هستند؟
مهمترین حسرت های انسان قبل از مرگ چیست؟
برای چند لحظه که شده بیایید این تصورات بیهوده را از ذهنمان بیرون کنیم و این حرف را به خودمان بفهمانیم که زندگی کوتاه تر از آن است که آن را تلف کنیم. هر آن ممکن است زمان مرگ ما فرا برسد و دیگر فرصتی برای رسیدن به خواسته های خود نداشته باشیم.
در آخر نیز چیزی جز حسرت عاید حال ما نشود. به نظر من هیچ چیز بدتر از این نیست که با شرایطی این زندگی را ترک کنیم که حسرت های زیادی ما را فرا گرفته اند و دیگر هیچ کاری از دست ما بر نمی آید. حسرت هایی که بسیار مهم بوده و توصیه می کنم حتما آنها را در جایی نوشته و روزانه با خود مرور کنید.
۱- ای کاش زیاد کار نمی کردم
اگر از بیشتر افراد سالخورده سوال کنید که بزرگترین حسرت زندگی شما چیست، حتما می گویند کاش اینقدر به خودم سخت نمی گرفتم و زمان بیشتری را کنار خانواده ام می گذراندم.
علاوه بر حس طمع، مسبب این حسرت را می توان جامعه امروزی نیز دانست. در واقع ما در جامعه ای زندگی می کنیم که ارزش انسان ها را با توجه به میزان درآمد آن ها می سنجند و شخصیت افراد چندان اهمیت ندارد.
ما باید واقعیت را بپذیریم و بدانیم که برای رسیدن به یک خواسته، باید خواسته های دیگر را نادیده گرفت. این موضوع سبب می شود تا به آرامش رسیده و خواسته ما به حسرت تبدیل نشود. پس سعی کنید حتما میان کار و زندگی تعادل ایجاد کرده و تنها کار را در اولویت قرار ندهید.
۲- کاش برای خودم زندگی می کردم نه دیگران
همه ما بدون آن که متوجه شویم بسیار تحت تاثیر دیگران قرار می گیریم. نظر دیگران برای همه ما تا حدودی اهمیت داشته و زندگی ما تحت تاثیر نظرات و تفکرات آن ها قرار می گیرد. بسیار پیش آمده که از ته دل آرزوی انجام کاری را داشته اما به دلیل حرف و سخن دیگران قید آن را زده باشید و خواسته خود را به یک حسرت تبدیل کردید.
ولی من می خواهم به شما بگویم که وقتی سخن دیگران سبب ناراحتی و به هم زدن آرامش شما می شود، پس به حرف های آن ها اصلا اهمیت ندهید. به عبارت دیگر شما هر چقدر هم تلاش کنید، نمی توان اطرافیان را راضی نگه داشت. پس بهترین کار این است که برای خودتان زندگی کنید نه دیگران!
۳- ای کاش می توانستم احساساتم را بیان کنم
یکی دیگر از مهمترین حسرت های انسان قبل از مرگ، مربوط به ناتوانی در بیان احساسات است. بسیاری از افراد به دلیل رودربایستی یا هر چیز دیگری، در بیان احساسات خود عاجزند و از گفتن حرف خود شرم دارند.
بیایید کمی به فکر روح و جسم خود بوده و از نگفتن احساسات خود به دیگران اجتناب کنیم. زیرا انجام این کار چیزی جز حسرت را برای شما ایجاد نخواهد کرد.
۴- کاش شادتر زندگی می کردم
باور کنید بسیاری از مواردی که شما به خاطر آن ها خودتان را ناراحت می کنید و زندگی را برای خود سخت می گیرید، چندان مهم نیستند. شادی احساسی درونیست و برای به دست آوردن آن هیچ چیزی را وابسته ندانید.
برای داشتن احساس خوب نیازی به ماشین های گران قیمت، داشتن یک حساب بانکی پر از پول و غیره نیست. بلکه شما باید خودتان به این نتیجه برسید که هیچ چیزی ارزش به هم زدن آرامش را ندارد. پس شما باید از ساده ترین چیز ها برای شاد زندگی کردن استفاده کنید.
۵- کاش با دوستانم همیشه در ارتباط بودم
گاهی اوقات افرادی وارد زندگی ما می شوند که بیشتر از اطرافیان ما را درک کرده و به خاطر خودمان ما را دوست دارند. اما این ما هستیم که قدر آن ها را نمی دانیم و با انجام کارهای ناشایست و قطع ارتباط با آن ها، در حقشان ظلم می کنیم.
با خود می گوییم چیزی که زیاد است دوست با وفا! اما نمی دانیم که شاید شبیه او پیدا شود، اما کسی خود او نخواهد شد. پس از راهکارهایی استفاده کنید که به ترمیم ارتباط شما با دوستانتان کمک کرده و به حسرتی بزرگ برای قبل از مرگ تبدیل نشود.
۶- ای کاش بیشتر به سفر می رفتم
یکی دیگر از حسرت های بزرگ انسان در هنگام مرگ، این است که می گویند کاش بیشتر جهان را می گشتم و به سفر و سیاحت می پرداختم. سفر رفتن در هر سن و سالی و در هر زمانی امکان پذیر است.
پس بهانه ها را کنار بگذارید و برای بهتر شدن روحیه خود حتما به سفر بروید؛ زیرا در صورتی که به تفریح نپردازید در آینده چیزی جز حسرت نصیب شما نخواهد شد.
۷- ای کاش بیشتر کتاب می خواندم
بیشتر افراد آرزو دارند تایم مخصوصی از شبانه روز را به خواندن کتاب های مفید اختصاص دهند. اما به دلیل مشغله های کاری اصلا وقت چنین کاری را ندارند. برای مثال خود من آرزو دارم هر روز بتوانم حداقل یک صفحه از یک کتاب را بخوانم.
اما هر روز این کار را به فردا موکول می کنم. پس سعی کنید حتما کتاب هایی را قبل از مرگ بخوانید تا حسرت خواندن آن ها روی دلتان سنگینی نکند.
۸- ای کاش با ترس هایم رو به رو می شدم
در حالت کلی زندگی در میان بزرگترین آرزوها و عمیق ترین ترس ها قرار دارد. پس سعی کنید برای رسیدن به خواسته هایتان با ترس خود روبه رو شده و آن را شکست دهید. زیرا فرار از ترس ها چیزی جز حسرت در زندگی را برای شما به ارمغان نخواهد آورد.
۹- کاش به سلامتی خودم بیشتر اهمیت می دادم
تنها مرکبی که شما با تمام خصوصیات فکری و روحی سوار آن هستید، جسم شماست. اگر در سنین جوانی و میانسالی با تمام ناسازگاری شما همراه است، در سنین پیری این بدن شماست که با شما ناسازگار خواهد بود.
پس کاری نکنید که جسم شما حسرت داشتن یک خواب بدون درد را بر روی دلتان باقی بگذارد.
۱۰- ای کاش بخشش بیشتری داشتم
بیشتر ما نسبت به دیگران بسیار سخت گیر هستیم و به سختی از خطاهای آن ها چشم پوشی می کنیم و آن ها را می رنجانیم. خوب است کمی مهربان تر با دیگران رفتار کنید تا به حسرتی بزرگ در زندگیتان تبدیل نشود.
کلام آخر
با رسیدن به سنین پیری، بیشتر افراد حسرت کارها و فرصت هایی را خواهند خورد که در دوران جوانی آن ها را نادیده گرفته اند. در این مطلب لیستی ده تایی از مهمترین حسرت های انسان قبل از مرگ را برای شما بازگو کردیم.
بهترین کار این است که از آن ها عبرت گرفته و درست زندگی کنید تا جزو کسانی نباشید که حسرت های زیادی در زندگی تجربه کرده اند. حالا شما به ما بگویید که بزرگترین حسرت زندگی شما چیست؟
مطالب مرتبط:
